معلم آیه­ ای را بر تابلو نوشت و از بچه ­ها خواست آن را معنا کنند: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْ‏ءٌ عَظِیمٌ.»

بچه­ ها با دقت به کلمه­ های آیه نگاه کردند. من هم نگاه کردم. کلمه­ های ناس، رب، زلزله و عظیم برایم آشنا بودند. آنها به ترتیب به معنای مردم، پروردگار، زمین لرزه و بزرگ بودند؛ اما نمی ­توانستم بین این کلمات ارتباطی ایجاد کنم.

چند لحظه به سکوت گذشت. انگار بقیه بچه ­ها هم حال و هوای مرا داشتند. کسی معنای کامل آیه را نمی ­دانست. دست نادر بالا رفت. بعد هم برخاست و ترجمه آیه را خواند: «ای مردم، از پرودگارتان بترسید، زیرا زمین لرزه روز قیامت به راستی ­بزرگ ­است.»

معلم نادر را تشویق کرد. از حاضر جوابی نادر تعجب کردم. اصلا به او نمی ­آمد بتواند قرآن بخواند چه رسد به این که معنی آیه ­ها را بداند. بعدا فهمیدم که در کلاس آموزش عربی شرکت می­ کند و یکی دو جزء از قرآن را هم از حفظ کرده است. یک لحظه آرزو کردم به جای او باشم .پس از نادر، دست احمدی بالا رفت.
_«اگر خداوند عادل و مهربان است پس چرا باید از او بترسیم؟ دیگر این­که زلزله روز قیامت برای چیست و چرا اتفاق می­ افتد؟»

معلم تاملی کرد و گفت: «سوال های بسیار مهمی را پرسیدی. آدم باید از کسی بترسد که یا ستمگر است و به دیگران ستم می­کند و یا نیازمند ستم کردن است، و با ستم به دیگران می­ خواهد حقوق آنان را از بین ببرد و یا حق آنها را برای خود بردارد و یا برای تفریح و سرگرمی و بازی دیگران را اذیت می­کند؛  اما خداوند
همان طور که گفتی هم مهربان است و هم عدالت دارد و هم نیازی به تفریح و سرگرمی و مانند آنها ندارد. پس چرا مردم باید از او بترسند. اجازه دهید پاسخ این پرسش را بعد از بررسی آیه دوم که ویژگی­ های آن زلزله بزرگ را به تصویر می­ کشد بدهیم: «یَوْمَ تَرَوْنَها تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذاتِ حَمْلٍ حَمْلَها وَ تَرَى النَّاسَ سُکارى‏ وَ ما هُمْ بِسُکارى‏ وَ لکِنَّ عَذابَ ­اللَّهِ ­شَدِیدٌ.»

«روزى که آن را مى‏ بینید مادران شیرده، کودکان شیرخوارشان را فراموش مى‏ کنند، و هر باردارى جنین خود را بر زمین مى ‏نهد و مردم را مست مى ‏بینى، در حالى که مست نیستند، ولى عذاب خدا شدید است، این آیه درحقیقت گوشه ­ای از حوادث آن روز بزرگ را به تصویر می­ کشد. از این آیه برداشت می­ کنیم که:

 
همه مردم چنین زلزله ­ای را خواهند دید.
 
مادران به خاطر هولناک بودن حوادث آن روز کودکان شیرخوار خود را فراموش می­ کنند.
 
هر بارداری از هراس آن روز کودک خود را می ­اندازد.
 
مردم شبیه آدم های مست تلو تلو می­ خورند و در هم می ­روند و فکر و ذهنشان از تحلیل آن روز ناتوان است.
 
همه این ها به خاطر آن است که آن ها دچار کیفر خداوند شده­ اند؛ اما حالا به بررسی پرسش های احمدی بپردازیم:

اگر خدا عادل و مهربان است چرا باید از او بترسیم؟ خدا پناه پناهندگان است،  بر بندگانش بخشنده و مهربان است. آنها را آفریده و آب و خوراک و میوه و همه لوازم زندگی را در اختیار آن ها گذاشته است. ازآن ها خواسته در نیازهایشان به او مراجعه کنند و هر چه می­ خواهند از او بخواهند. آیا چنین خدایی ممکن است ترسناک باشد و یا بخواهد بندگانش رابترساند؟
خداوند می ­فرماید: کسانى که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و نماز را بر پا داشتند و زکات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است، آن ها نه ترسى دارند، و نه اندوهگین مى ‏شوند.
جواب: خداوند موجودی ترسناک نیست. اگر ترسی هست به خاطر خیانت­ هاست که گفت­­ه اند: الخائن خائف، آدم خیانتکار نگران است. ترس از خداوند شبیه ترس راننده­ ای است که همه قوانین رانندگی را زیر پا گذاشته، تابلوها را نادیده گرفته و مقررات را نقض کرده است. چنین آدمی وقتی به پلیس راه می ­رسد طبیعی است که نگران باشد. چرا که خود می ­داند چه کرده است. یا بگو مانند دانش آموز یا دانشجویی که تا شب امتحان لای کتاب ها را باز نکرده و فردا با ذهنی مغشوش و دلی نگران به جلسه امتحان می­ رود. طبیعی است که نگران و مایوس و سرخورده باشد؛ اما راننده ­ای که به همه مقررات پایبند بوده و آنها را رعایت کرده و یا دانش آموز و دانشجویی که از آغاز ماه مهر با کتاب و کلاس و مطالعه مانوس بوده، طبیعی است که هر روز امتحان را انتظار می­ کشد .البته می ­دانید که ترس از گناه و جرم با ترس از عظمت تفاوت دارد.  دانشمندان خدا شناس با شناختن خدا دچار نوعی حیرت و ترسی زیبا و شگفت­ انگیز می ­شوند. این ترس نه به خاطر گناه آنها که به خاطر درک عظمت خداوند است. هر گاه شما بر قله ­ای بلند صعود می­ کنید نوعی ترس که برخاسته از عظمت و ارتفاع قله است وجود شما را در برمی­گیرد. چنین ترسی نه تنها بد نیست که پسندیده هم هست. خداوند درباره خداترسی دانشمندان خداشناس میفرماید: «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ» از بین بندگان خداوند تنها دانشمندان از او مى‏ترسند.(فاطر/28)

مسلم است ترس دانشمندانی که با شکوه و عظمت آفرینش خداوند آشنا گشته ­اند به خاطر درک عظمت خداوند است؛ اما چرا هنگام بر پایی قیامت زلزله اتفاق می ­افتد؟ راز واقعی آن بر ما مشخص نیست؛ اما تا این حد می ­دانیم که هر گونه تحولی در این جهان با نوعی ترس و نگرانی همراه است. شما نگاه کنید به کودکی که نه ماه در رحم مادر بوده و اینک در آستانه آمدن به این دنیاست. به محض تولد گریه سر می­ دهد. البته دانش انسان تا حدودی به راز اولین گریه ­های کودک پی برده است. زیرا شش­ هایی که پیش از این در رحم مادر بوده با سر دادن اولین گریه­ ها شروع به کار می­ کند و هوا را به درون خود راه می ­دهد. جهان نیز پا در آستانه تحولی تازه می­ گذارد. فرزندان زمین که نه فقط نه ماه بلکه گاهی میلیون ها سال در رحم زمین بوده­ اند با آن تکان بزرگ در آستانه تولدی تازه قرار می گیرند. با آن لرزش بزرگ از خوابگاه ها بر می­ خیزند و پا در جهانی دیگر می­ گذارند.

البته می­ دانید که جهان دو زلزله پیش روی خواهد داشت. با اولین زلزله همه انسان ها در خوابی سنگین و دراز فرو خواهند رفت و با دومین زلزله همه از آن خواب بر پا خواهند خاست .در آیات مورد بحث ما ممکن است منظور زمین لرزه اول باشد، زیرا همان­طور که در آیه دوم دیدید هنگامی که آن زلزله رخ می­ دهد، مردم زندگی عادی خود را می­ گذرانند، مادران به کودکان خود شیر می ­دهند. آن­گاه آن تحول بزرگ پدید می­ آید.

ممکن هم هست که منظور زمین لرزه دوم باشد. در آن صورت منظور از رها کردن کودکان و افتادن آن ها از رحم مادران اشاره به توصیف آن روز دارد. به این معنی که اگر مادرانی بودند، کودکان خود را وا می ­نهادند. البته پیامبر(ص) امامان و کسانی که از ایمان بالایی برخورداند، از ترس و نگرانی آن روز درامان خواهند بود. همان گونه که هرگاه سیلی جاری می­شود ممکن است کسانی غرق شوند؛ اما کسانی که شناگرانی ماهرند یا غریق نجاتند از آب فراوان نگرانی ندارند.

خداوند می ­فرماید: کسانى که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و نماز را بر پا داشتند و زکات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است، آن ها نه ترسى دارند، و نه اندوهگین مى ‏شوند.

سرود سوره

زمین لرزه ­ای سخت آید پدید
که هرگز زمین مثل آن را ندید

در آن لحظه هر مادر غمگسار
شود غافل از کودک شیرخوار

در آن روز هر مادر باردار
بیفتد از او کودکش در فشار

تو بینی همه مردمان مست مست
نه مست شرابند، از وحشت است

بترسید مردم زپروردگار
که روزی زمین م ی­شود بی­قرار

 
نویسنده: مرتضی­ دانشمند
منبع:
1. بقره/277